قطعا میمیرد!
چه در دریا ...چه در رویا .
..
عشق درد ناک من
چند تکه از تو
پریشان افتاد
ته فنجانی که فالم را می گرفت…
می گفت آرام نیستی
و فردا هیچ نامه ای نخواهد آمد…
من مرده ام … به نسیم خاطره ای ، گاهی تکانی می خورم … همین
نه بهم نگاه میکرد نه با من حرف میزد همیشه ازمن متنفر بود بعد از مدتی با خواهش و تمنا اومد پیشم با من به راحتی حرف میزد به من گفت دوستم داره و دلش برام تنگ شده با من درد دل کرد گفت برگردم اما بی فایده بود بعد از مدتی رفت و تنها چیزی که مونده بود قطره های اشکش بود که قبرم رو پر کرده بود
هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه , دوستــ♥ ــت داره ... مراقــــــبته ... و نگرانــــــــــــت میشــه ...! چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ... مـــــــــاه رو از دســــت دادی ... وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!
کابوس امشبم شده ای تو؛
دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد
و حال میگوید برو...
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم!
می گویند:
خوش به حالت!
از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی … !
نمی دانند بعضی دردها
کمر خم می کنند، نه ابـرو...!
عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست…
و غمــت سـهم ِ مــن
بغض داری؟!
آروم نـیستی؟!
دلت بـــراش تـنگ شده؟؟؟؟!
حــــوصله هـیـچـکسو نــــداری؟!؟؟؟
حالا......
یــاد لحظه ای بیفت کـه اون هــمه بی قــــراری هــای تــــو رو دیــــــد ،امـــــــا !!!
چـشمـاشـو بست و رفــت... !!!!
فرقـی نمـی کند !! بگویم و بدانـی ...!
یا ...نگویم و بدانـی..!
فاصله دورت نمی کند ...!!!
در خوب ترین جای جهان جا داری ...!
جایـی که دست هیچ کسـی به تو نمـی رسد.:
دلــــــــــــــم
هر چه دلم را خالی می کنم باز هم پر می شود از تو ،
چه برکتی دارد دوست داشتنت....
ذهن را درگیر باعشقی خیالی کرد و رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت
کهنه ای بودم برای دست های این و آن
هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت
ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت
عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت